گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
انوار العرفان
جلد چهارم
[سوره البقرة ( 2): آیات 221 تا 223 ] ....


ص : 137
اشاره
وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَۀٌ مُؤْمِنَۀٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَۀٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ
مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّۀِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ( 221 ) وَ
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذيً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ ( 222 ) نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ
( مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ( 223
ص: 138
[سوره البقرة ( 2): آیه 221 ] .... ص : 138
اشاره
وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَۀٌ مُؤْمِنَۀٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَۀٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ
( مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّۀِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ( 221
ترجمه و شرح .... ص : 138
انتخاب همسر به منظور بقاء نسل و ارضاء غریزه جنسی یکی از مسائل مهم اجتماعی و حیاتی انسان است که دین مقدس اسلام
مانند همه شئون زندگی در این باره نیز دستوراتی داده و تا حدودي از آزادي مطلق در این مسأله مهم اجتماعی کاسته است و چون
زناشوئی نیرومندترین پیوندي است که میان دو نفر از فرزندان آدم برقرار میشود لذا لازم است که در این مورد قلبها یکی شود تا
صفحه 81 از 274
بزودي رابطه آنان گسیخته نگردد و براي یگانگی قلوب بیش از هر چیز اتحاد عقیده و هماهنگی طرز تفکر لازم است این است که
اسلام براي تحکیم ارتباط مسلمانان با هم دیگر مقرر فرموده که در زندگی همسران خود را از همکیشان خود اختیار کنند زیرا
شرکت در زندگی با فردي غیر همکیش بالاخره سبب سستی انسان در عقیده ص: 139
و احیانا انحراف و گرویدن بدین و آئین دیگر خواهد شد و آنچه مسلّم است فرزندان در چنین خانوادههائی که پدر و مادر تابع دو
آئین هستند عموما افراد بیبندوبار و غیر معتقد باصول مذهبی ببار میآیند و گذشته از این موضوع مشرکین افرادي هستند که در
جامعه اسلامی بیگانه محسوب میشوند که اگر آنان از طریق ازدواج به خانههاي مسلمین راه پیدا کنند جامعه مسلمین گرفتار
دشمنان داخلی گشته و صفوف آنان از یکدیگر مشخص نخواهد شد اینک خداوند متعال در این آیه شریفه دستور میدهد که با
زنان مشرك و بتپرست تا ایمان بخدا و رسولش نیاوردهاند ازدواج نکنید زیرا کنیزان زر خرید با ایمان از زن آزاد بتپرست بهتر
است اگر چه مال و جمال و حسب و نسب او شما را شیفته نماید و چون این عوامل موقتی و زود گذر است مبادا بدینوسیله فرزندان
خود را که نتیجه زندگی شما است گرفتار تشتت عقیده و شرك نمائید بلکه توجهتان به جمال باطنی باشد نه به شمایل ظاهري زیرا
جمال باطنی پرتو نور ازلیّت است و جمال ظاهري صورت بلاحقیقت و همچنین زنان مسلمان نباید بزوجیت مردان مشرك درآیند تا
اینکه آنها ایمان بیاورند و مسلمان شوند اگر چه ناچار شوند بزوجیت غلامان با ایمان درآیند زیرا یک غلام با ایمان از یک مرد
بتپرست بهتر است هر چند مال و عز و جاه او شما را فریفته ساخته و باعجاب و شگفتی وادارد ولی شما هرگز عوامل مادي و زود
گذر را ملاك انتخاب خود قرار نداده و بخانواده و فرزندان خود لطمه وارد نکنید.
ذره ذره کاندر این ارض و سما است جنس خود را همچه کاه و کهرباء است
ناریان مر ناریان را طالبند نوریان مر نوریان را جاذبند
ص: 140
سپس علّت تحریم ازدواج افراد با ایمان با مردان و زنان مشرك و بتپرست را بیان کرده میفرماید:
آنان شما را بسوي آتش دعوت میکنند زیرا آشنائی با آنان آنهم از دریچه ازدواج ناآشنائی با خدا و نزدیک شدن با آنان دوري
از خدا است ولی خدا باذن و فرمان خود و با دادن توفیق شما را به بهشت دعوت مینماید و بآنچه موجب سعادت و نیکبختی
همیشگی است میخواند از این رو شایسته است که در انتخاب همسر نیز طهارت اعتقادي را در نظر گرفته و مشرك را بعضویت
خانواده خود نپذیرید و خداوند سبحان آیات و احکام خویش را براي مردم روشن و آشکار میسازد تا متذکر و هشیار گردند تا پند
گرفته و بدنبال شیطان نروند و خود را از پرتگاه جهالت باوج عزت و دانش برسانند.
(221)
ص: 141
ترجمه و شرح [منظوم .... ص : 141
بر شما نبود نکاح مشرکات جز که ایمان آورند از التفات
آن زنان مؤمنه بس بهترند مشرکات ار چه به نیکوئی سرند
بس عجب دارید گرچه زین مقال زان که اینان اهل مالند و جمال
مشرکین را هم نساء مؤمنه ناورند اندر نکاح متقنه
عبد مؤمن به ز عبد مشرك است گرچه زین در مال و حسن او اندکست
صفحه 82 از 274
هم شما دارید زین معنی عجب ز آنکه ایشان اهل نامند و نسب
این کسان خوانند سوي نارتان حق بسوي جنت و گلزارتان
خواست آمرزش ز بهر زید و عمرو در مقام اذن خود یعنی که امر
آشکارا کرد آیاتش بناس تا بیاد آرند او را در سپاس
(221)
ص: 142
شأن نزول .... ص : 142
مفسرین عامه و خاصه در شأن نزول این آیه چنین نوشتهاند: که شخصی بنام مرثد بن ابی مرثد قنوي که مردي شجاع و دلاور بود
پیغمبر اکرم او را مأمور کرد که بمکه برود و مخفیانه چند نفر از مسلمین را بمدینه بیاورد مرثد وقتی وارد مکه شد زنی بنام عناق
که زیبا بود و با مرثد در زمان جاهلیت رفاقت داشت از ورود وي بمکه مطلع شد و بملاقات وي رفت و او را به منزلش دعوت نمود
مرثد گفت اسلام بین من و تو جدائی انداخته و من دیگر بسوي تو نظري ندارم عناق گفت مرا بعقد خود درآور مرثد گفت باید از
پیغمبر اجازه بگیرم عناق پس از شنیدن جواب ردّ بخشم آمد و مشرکین را جمع کرد و مرثد را بشدت مضروب نمودند مرثد پس از
برگشتن از مکه جریان عناق را به پیغمبر گفت سپس این آیه نازل شد که با زنهاي مشرکه مادامیکه ایمان نیاوردهاند ازدواج نکنید
زیرا تنها چیزیکه در اسلام ملاك برتري و موجب سعادت و مقام انسان است ایمان اوست و جز تقوي و ایمان براي چیزي از مظاهر
دنیا ارزشی قائل نیست و این همان مفاد آیه إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ است. و در خصوص این قسمت از این آیه که میفرماید: وَ
لَأَمَۀٌ مُؤْمِنَۀٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَۀٍ تفسیر کشف الاسرار و روض الجنان چنین مینویسد: که در باره عبد اللّه رواحه نازل گردیده است.
وي کنیزي داشت که روزي او را مضروب ساخت و جریان امر را بحضور پیغمبر اکرم عرضه داشت پیغمبر فرمود چگونه زنی است
عبد اللّه گفت زنی است که به یگانگی خدا و نبوت تو شهادت میدهد و روزه میگیرد و نیکو وضو میسازد أنوار العرفان فی تفسیر
القرآن، ج 4، ص: 143
رسول خدا فرمود چنین زنی مؤمنه است عبد اللّه سوگند یاد کرد که وي را آزاد کرده و بزوجیت خود درآورد و مردم عبد اللّه را
سرزنش میکردند که چرا با زنی سیاه ازدواج کرده در صورتی که زنان زیبا روي مشرکه مایل بزوجیت با او بودند و او نمیپذیرفت
سپس این آیه نازل گردید.
و همچنین بعضی از مفسرین معتقدند که این آیه در خصوص زنی بنام خنساء نازل گردیده که کنیزکی سیاهی بود و حذیفه او را
خریداري کرده بود و چون با ایمان بود حذیفه باو گفت اي خنساء با این سیاهی و زشتروئی خود را بلند آوازه کرده بملإ اعلا
رسانیدهاي زیرا خداوند در باره تو آیهاي نازل کرده سپس او را آزاد ساخت و بهمسري پذیرفت.
بحثی از نظر لغت و معنی .... ص : 143
قوله تعالی وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ نکاح- یعنی زن گرفتن، گره زدن و بهم پیوست دادن چنانکه در آیه 235 سوره بقره میفرماید:
وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکاحِ حَتَّی یَبْلُغَ الْکِتابُ أَجَلَهُ.
و از این ماده است:
صفحه 83 از 274
ناکح- یعنی زن گرفته ناکحۀ یعنی شوهر کرده چنانکه در آیه 49 سوره احزاب و 22 سوره نساء میفرماید:
إِذا نَکَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ- و لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ ص: 144
انکاح تزویج کردن زنی بمردي و بالعکس چنانکه در آیه 32 سوره نور میفرماید:
وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ.
استنکاح- طلب نکاه کردن، به همسري گرفتن چنانکه در آیه 50 سوره احزاب میفرماید:
إِنْ أَرادَ النَّبِیُّ أَنْ یَسْتَنْکِحَها و در ضمن آیات قرآن بمعانی مختلفی بکار برده شده از آن جمله است:
1) بمعنی ازدواج چنانکه در آیه 25 سوره نساء میفرماید: )
فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ.
2) بمعنی جماع چنانکه در آیه 230 سوره بقره میفرماید: )
حَتَّی تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ ( 3) بمعنی بخشش چنانکه در آیه 50 سوره احزاب میفرماید:
وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَۀً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَ ها لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرادَ النَّبِیُّ أَنْ یَسْتَنْکِحَها خالِصَۀً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ ( 4) بمعنی بالغ شدن چنانکه در آیه 6
سوره نساء میفرماید:
وَ ابْتَلُوا الْیَتامی حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِّکاحَ یعنی کودکان یتیم را تحت نظر گرفته و آزمایش کنید تا هنگامیکه به سن بلوغ رسیده و تمایل
به ازدواج پیدا کنند.
ص: 145
[سوره البقرة ( 2): آیه 222 ] .... ص : 145
اشاره
وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذيً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ
( إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ ( 222
ترجمه و شرح .... ص : 145
اي رسول گرامی از تو در باره حیض زنان که معمولا سه تا ده روز در هر ماه است و معاشرت و آمیزش با آنها را در این مدت
سؤال میکنند و ار اینکه رفتاري که با آنها در زمان جاهلیت داشتهاند همان رفتار را داشته باشند یا نه؟
در پاسخ آنان بگو آن حیض که بوقت خود در زنان پدید آید رنج و آزاري است براي زنان و یا چیز زیانبار و آلودهاي است براي
کسی که با آنها همبستر شود زیرا آمیزش با زنان در حالت قاعدگی علاوه بر اینکه تنفرآور است موجب زیانهاي بسیاري نیز خواهد
بود لذا در حال حیض از آمیزش با زنان کنارهگیري نمائید و نزدیک ایشان نروید و با آنان جماع نکنید تا پاك شوند و خون نه
بینند یا پس از شستشوي موضوع آلوده بخون وضوئی بگیرند و پاکیزه شوند یا بانجام غسل واجب طهارت حاصل نمایند و
هنگامیکه پاك شدند از جائیکه خداوند در حال خونریزي اجتناب از آن را بشما فرمان داده بود با آنها آمیزش کنید زیرا نزدیکی
در زمان پاکی زن هم خوشی طبیعی تن را شامل است و هم هدف فطرت را که امتداد زندگی است در بر دارد و چون ممکن بود
صفحه 84 از 274
که عدهاي در اثر فشار غریزه نتوانند ص: 146
از نزدیک شدن بزنان در حال حیض خودداري نمایند و سپس خودشان را مورد غضب الهی به بینند لذا بخاطر اینکه راه بازگشت
بآنان بسته نشود خداوند متعال در آخر این آیه یادآوري میکند که اگر توبه کنند خدا توبه کنندگان از گناه و پاکیزگان از نجاسات
را و پلیدیهاي تن و جان را دوست میدارد و از رحمت خویش بهرهمند میسازد ضمنا از جمله وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ استحباب ذاتی
تطهیر نیز مستفاد میگردد.
(222)
ترجمه و شرح [منظوم .... ص : 146
از تو میپرسند احوال محیض گو که آن اذي است و پاکیرا نقیض
از زنان در حیضشان باشید دور پاك تا گردند از عیب و نفور
پس چو میآئید آنان را بخواست شاید از وجهیکه امر است و رواست
دوست دارد حق اگر باشید بس تائبان از ذنب و پاکان از دنس
طاهران را دوست میدارد خدا طاهر است آن کز خودي گردد جدا
(222)
ص: 147
شان نزول .... ص : 147
مفسرین از جمله آنها صاحب کشف الاسرار مینویسد: ثابت الدحداح از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در باره زنان حایض که آیا
در هنگام عادت میشود با آنها نزدیکی کرد یا نه سؤال نمود و این آیه در جواب وي نازل گردید.
ولی از مفسرین نوشتهاند مردم زمان جاهلیت وقتی زنانشان خون حیض میدیدند با آنان نمیخوردند و نمیآشامیدند و آنان را در
میان خود سکونت نمیدادند و بطور کلی از زنان خود در چنین حالتی دوري میکردند و این عادت یهود و مجوس بود که بین
مسلمین نیز رواج یافته بود تا اینکه ابو الدحداح با چند نفر از صحابه در باره این موضوع پرسش نموده و دستور این کار را خواستند
سپس این آیه نازل شد و دستور داد که در ایام حیض فقط با زنها مجامعت نباید کرد زیرا آنان در این موقع در اذیت و آزار هستند
نه اینکه بطور کلی از زنان در حالت قاعدگی دوري بکنند حسن و قتاده و ربیع نیز این را نقل کردهاند.
اما تفسیر عیاشی در ذیل إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ از جمیل بن دراج و او از امام جعفر صادق علیه السّلام نقل میکند
که مرد هنگام قضاء حاجت خود را با سنگ پاك میکردند سپس وضو میگرفتند لذا پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله دستور دادند
که با آب شستشو کنند و مراد از طهارت در اینجا همان استنجاء با آب است چنانکه کلینی و علی بن ابراهیم نیز بسند خودشان این
موضوع را از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام نقل نمودهاند.
ص: 148
بحثی از نظر لغت و معنی .... ص : 148
صفحه 85 از 274
قوله تعالی فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ عزل- یعنی کنار گرفتن چنانکه در آیه 51 سوره احزاب میفرماید:
وَ مَنِ ابْتَغَیْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَیْکَ و از این ماده است:
اعتزال- یعنی کنار شدن چنانکه در آیه مورد بحث فرمودند:
فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ معزول- یعنی بر کنار شده چنانکه در آیه 212 سوره شعراء میفرماید:
إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ معزل اسم مکان یعنی گوشه و محل کنارهگیري چنانکه در آیه 42 سوره هود میفرماید:
وَ نادي نُوحٌ ابْنَهُ وَ کانَ فِی مَعْزِلٍ معتزلۀ- نام فرقهاي در اسلام است که معتقدند انسان در آنچه میکند کاملا مختار است و هیچگونه
جبري در کار نیست و مؤسس آن شخصی بنام واصل بن عطا بوده است بعکس فرقه قدریۀ یا اشعریه که معتقدند انسان از خود
هیچگونه اختیاري ندارد و جبر محض در عالم حاکم است.
ص: 149
[سوره البقرة ( 2): آیه 223 ] .... ص : 149
اشاره
( نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ( 223
ترجمه و شرح .... ص : 149
خداوند متعال در این آیه مبارکه بماهیت زناشوئی هدف و جهتی که براي آن چنین پیوندي برقرار شده است اشاره کرده و زنان را
بکشتزاري تشبیه نموده است تا با قضیه باروري و زادي و بزرگ شدن مناسب باشد و در حقیقت با این بیان روشن کرده که زن در
اجتماع یک وسیله اطفاء شهوت نیست بلکه وسیلهاي است براي حفظ حیات نوع بشر پس هر چه مردم در موقع کشت دقت کنند و
دستورات را بکار بندند نتیجه و محصول بهتر خواهد بود لذا میفرماید:
اي مسلمانان همسران شما محل بذرافشانی شما هستند این تشبیه بدان خاطر است که در زنها نطفه افکنده میشود و نطفه بمنزله بذر
است که در رحم زن کشت میشود و حاصل این کشت فرزندي است که از او بوجود میآید پس بکشتزار خود از هر جا و از هر
زمان که بخواهید درآیید ولی سعی کنید بفکر باروري که هدف از آمیختن با زنان است باشید و با ایجاد و پرورش فرزندان شایسته
ذخیره مفیدي براي فرداي خود از پیش بفرستید و چون وطی از دبر بهیچ وجه ص: 150
هدف اصلی آمیزش جنسی را که عبارت از حرث میباشد تامین نمیکند لذا اغلب علماء شیعه وطی از دبر را جایز نمیدانند سپس
میفرماید و از خدا بترسید و در امر آمیزش جنسی دقت نموده و از دستورات و احکام الهی تجاوز نکنید و بدانید که همه بسوي
خداوند برگشته و او را ملاقات خواهید کرد و نتیجه اعمال خود را چه نیک و چه بد خواهید دید و در پایان بافراد با ایمان و پیروان
احکام اسلام بشارت داده و میفرماید: اي رسول گرامی به مؤمنین که جز از راه راست اسلام و قرآن نمیروند به نعمتهاي بهشت
( مژده بده. ( 223
ترجمه و شرح [منظوم .... ص : 150
صفحه 86 از 274
آن زنان حرثند از بهر شما کیست زن نفس حمول باحیا
چونکه قوّامی و داري اختیار نفس را بر خلق و خوي نیک دار
از رهی او را ببر گر آدمی تا نیفتد در کف نامحرمی
هر چه خواهی در زمین نفس خویش تخم نیکی ریز کاید نیک پیش
رو مکن در راه معنی بر قفا که تبه گردد تو را نسل وفا
نسلهاي نیک اخلاق نکوست که ترا زان در دو عالم آبروست
چون کنی رو بر قفا ره سد شود نفس رهرو دور از مقصد شود
باز تا آئی که بنمائیش راه گشته ضایع خلق و ادراکت تباه
هست ما شئتم دلیل اختیار مر تو را بر نفس در هر فعل و کار
از شما پیشی است در اعمال خیر خیر آري پیش خیر آید بسیر
کس ندارد ره بسر ما سبق جز که پرهیزید با دانش ز حق
در ملاقاتش به نیکوئی یقین بس بشارتها است بهر مؤمنین
(223)
ص: 151
شأن نزول .... ص : 151
بروایت حسن یهودیانی جماع با زن را نشسته یا ایستاده ممنوع میکردند و این آیه در اباحه هر نوع جماع در پیش زنان و در رد
قول یهودیان نازل گردید و بروایت ابن عباس و جابر این آیه در رد قول یهود که میگفتند اگر کسی با زن خود در فرج او پشت سر
جماع کند فرزندي که از او متولد میشود احول خواهد شد نازل گردیده است.
مرحوم شیخ طوسی بسند خود در تهذیب نقل کرده که معمر بن خلاد میگوید که بامام رضا علیه السّلام عرض کردم اهل مدینه
وطی در دبر زنان را عیب نمیدانند و بآیه نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ استناد میجویند حضرت فرمودند یهودیان معتقدند که اگر با زنان از
پشت سر وطی در قبل نمایند فرزند آنان احول میشود خداوند متعال این آیه را در باره ردّ اعتقاد آنان نازل فرمودند و منظور آیه
وطی در دبر نیست.
ص: 152
توضیحات .... ص : 152
1) کلمه مشرك در قرآن مجید اغلب باشخاص بت پرست اطلاق گردیده و لذا هر وقت در قرآن نامی از مشرکان برده میشود )
مسلما شامل بتپرستان نیز میگردد بنابراین در بسیاري از آیات مشرکین در مقابل اهل کتاب قرار داده شده و بصورت عطف
بیکدیگر بیان گردیده است مانند آیه:
لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکِینَ و آیه ما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لَا الْمُشْرِکِینَ لذا حرمت ازدواج شامل
کتاب نمیشود ولی بعضی از مفسرین معتقدند که کلمه مشرك شامل اهل کتاب نیز میشود زیرا هر کدام از این طوایف براي
صفحه 87 از 274
خداوند متعال شریکی قائل شدهاند مانند نصاري که قائل به تثلیث بوده و مجوس که معتقد ثنویت شده و یهود نیز عزیر را فرزند
خدا دانستند لیکن برخی از مفسرین گفتهاند این عقائد گر چه شرك آور است لیکن با توجه باکثر آیات قرآن که مشرك را در
برابر اهل کتاب قرار داده اصطلاح قرآن در مورد مشرك همان بتپرستان میباشد چنانکه حدیث معروف پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه
و آله نیز که فرمودند مشرکان را از جزیرة العرب بیرون کنید مؤید این مطلب میباشد زیرا اهل کتاب را از مدینه اخراج نکردند بلکه
بعنوان یک اقلیت مذهبی با دادن جزیه بزندگی خود ادامه دادند پس آیه مورد بحث شامل حال اهل کتاب نخواهد بود و علاوه بر
این براي شرك بخدا مراتبی ذکر کردهاند و آن شرکی که مانع ازدواج است شرك در مقام الوهیت است نه سایر مراتب آن امّا
ازدواج موقت را فقهاي شیعه عموما با زنان اهل کتاب ص: 153
جایز دانستهاند و تفصیل این موضوع را طالبین بکتب فقهیه مراجعه فرمایند.
2) بعضی از مفسرین از سعید بن جبیر نقل کردهاند که او از عبد اللّه بن عباس نقل میکند که گفت هیچ قومی و دستهاي را از )
اصحاب پیغمبر خدا بهتر ندیدم که بیش از سیزده سؤال از پیغمبر اکرم ننمودند تا پیغمبر وفات یافت و همه این سیزده سؤال در قرآن
است.
1) یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّۀِ آیه 185 سوره بقره. )
2) یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ آیه 162 سوره بقره ( 3) یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ آیه 214 سوره بقره ( 4) یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ )
آیه 218 سوره بقره.
5) وَ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ آیه 218 سوره بقره ( 6) یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی آیه 219 سوره بقره ( 7) یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ آیه 222 )
سوره بقره ( 8) یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَۀِ أَیَّانَ مُرْساها آیه 186 سوره اعراف ( 9) وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِي عَنِّی آیه 182 سوره بقره.
10 ) یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفالِ آیه 1 سوره انفال. )
( 11 ) یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ آیه 84 سوره انفال ( 12 ) وَ یَسْئَلُونَکَ عَنْ ذِي الْقَرْنَیْنِ ( 13 ) وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ آیه 104 سوره طه ( 3 )
در معنی قل هو اذي مفسرین سه قول نقل کردهاند:
1) قتاده و سدي گفتهاند یعنی حیض نجاست و قذارت است. )
2) مجاهد گفته بمعنی خون حیض است. )
3) قاضی گفته اذي رنج و آزاري است که زنها در این ایام بر آن متحمل میشوند. ص: 154 )
بعضی از محققین قول سوم را ترجیح داده و گفتهاند:
شاید اشاره باین باشد که جماع در حال حیض براي زن ضرر کلی دارد زیرا اطباء معتقدند منافذ رحم در حال حیض باز است و
طبیعت مشغول به تطهیر رحم و آماده ساختن آن براي حمل است و احتمالا جماع در حال حیض به رگهاي نازکی که براي خارج
نمودن خون زائد باز شده است لطمه و خدشهاي وارد آورده و رحم را فاسد گرداند لذا قرآن دستور داده است که در حال حیض
از جماع خودداري نمائید و مطابق طریقه جعفري نزدیکی بزن در حال حیض فقط از موضوع خروج خون حرام است نه بطور کلی
چنانکه محمّد بن حسن و ابن عباس و عایشه و قتاده و مجاهد نیز همین عقیده را دارند و مدت حیض از نظر مذهب اقلش سه روز و
اکثرش ده روز است چنانکه نظر فقهاي عراق نیز همین است ولی شافعی و بیشتر فقهاء مدینه اقل مدت حیض را یک روز و اکثر آن
را پانزده روز میدانند و نزدیکی با زن در حال حیض بعقیده علماء امامیۀ حرام و موجب کفاره است و کفاره آن در روزهاي اول
عادت یک دینار و در روزهاي وسط نیم دینار و در روزهاي آخر یک چهارم دینار است.
ولی ابن عباس میگوید در تمام این صورت دادن یک دینار کفاره لازم است.
اما آخرین مدت حرمت آمیزش را بعضیها قطع خون میدانند و بعضیها معتقدند در صورت قطع خون اگر وضو بگیرد و موضع خون
صفحه 88 از 274
را بشوید آمیزش حلال است و اعتقاد علماء شیعه نیز همین است اگر چه گفتهاند که مستحب است پیش از آمیزش غسل کند ولی
شافعی بعد از قطع خون غسل کردن را واجب میداند و بدون غسل آمیزش را حرام دانسته است و لیکن ابو حنیفه در اینجا قائل به
تفصیل شده و گفته است که اگر مدت حیض ده روز باشد بمحض تمام شدن ص: 155
خون حیض آمیزش حلال است و اگر مدت آن کمتر از ده روز باشد تا وقتی که زن غسل نکند یا تیمم ننماید یا وقت نمازي بر او
نگذرد آمیزش با او حلال نمیشود.
4) بعضی از مفسرین نوشتهاند شاید علّت اینکه بعد از آیه محیض آیه: )
نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ بیان گردیده کنایه از این موضوع باشد که همانطوریکه زمین زراعتی بایستی از قذارات
پاك و پاکیزه باشد تا حاصل آن بهتر و خوبتر بعمل آید همینطور بایستی رحم زن نیز از قذارات خون حیض پاك گردیده و آماده
براي پذیرفتن نطفه گشته و فرزند خوب و سالم بعمل آورد زیرا هر چه مردم در موقع گشت دقت کنند و دستورات بکار بندند
نتیجه و محصول بهتر خواهد بود و بسیاري از مفسرین عامۀ کلمه انی را در این آیه مکانیه گرفته و گفتهاند منظور توسعه در مکان و
محل و چگونگی آمیزش است یعنی هر جا که بخواهید از قبل یا از دبر میتوانید آمیزش کنید چنانکه مالک نیز بر جواز آمیزش از
غیر راه طبیعی با این کلمه استدلال کرده است لکن بسیاري از فقهاء با این نظر مخالفت کرده و گفتهاند که متبادر از ظاهر آیه که
زن بمنزله حرث قرار داده این است که آمیزش باید بطور عادي باشد تا موجب نسل گردد و غیر قبل جاي حرث نیست و توسعه و
تعمیم در این آیه از جهت کیفیت آمیزش است یعنی هر طور که بخواهید و بهر کیفیت که مایل باشید ایستاده، نشسته، خوابیده از
طرف جلو، از طرف عقب، و غیر اینها چنانکه از روایات مختلفه نیز که در این باره وارد گردیده مستفاد میگردد که که این توسعه
در مقام استمتاع است اما بعضی از مفسرین کلمه انّی را زمانیه گرفته و گفتهاند: مراد توسعه در زمان آمیزش جنسی است یعنی در
تمام ساعات ص: 156
شب و روز مجازید که با زنهاي خود آمیزش نمائید.
5) مفسرین در ذیل جمله إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ نوشتهاند که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله روزي هفتاد مرتبه استغفار میکرد با )
اینکه رسول خدا معصوم بوده هیچ موقع از وي گناه و خلافی سر نزده بود وقتی از آن حضرت علّت توبه و استغفار را میپرسند
میفرماید:
توبه من بخاطر آن اندك غفلتهائی است که در موقع تبلیغ رسالت روي میدهد وقتی پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله با وجود تنزه و
عصمت و فناء فی اللّه که در باره وي قرآن میفرماید:
ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوي إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی چنین باشد ماها که سر تا پا غرق گناه و معصیتیم و چنان در گرداب طبیعت و نفس پرستی
غوطهور شدهایم و خالق خود را فراموش نمودهایم بایستی آنی از توبه و استغفار غافل نگشته و دل و سریره خود را با آب توبه پاك
و طاهر نمائیم تا بلکه جان و روان ما جلوهگاه نور احدیت گشته و محبوب پروردگار عالمیان باشیم.
ص: 157
روایات .... ص : 157
1) در کافی بسند حود از حسن بن جهم ذیل آیه وَ لا تَنْکِحُ وا الْمُشْرِکاتِ حَ تَّی یُؤْمِنَّ روایت نموده که گفت حضرت علی بن )
موسی الرضا بمن فرمودند اي ابا محمّد چه میگوئی در حق کسی که همسر مسلمانی دارد و زن نصرانی را نیز بازدواج خود درآورد
عرض کردم فدایت شوم در حضور امام واجب الاطاعۀ چه بگویم فرمود هر چه میدانی بگو تا حکم او را بدانی گفتم طبق همین آیه
جایز نیست که زن نصرانی را بازدواج خود درآورد فرمود پس بآیه وَ الْمُحْ َ ص ناتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ چه میگوئی
صفحه 89 از 274
عرض کردم این آیه ناسخ آیه اول میباشد حضرت تبسمی فرموده و گفتند بلی.
2) در کافی روایت شده که از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام پرسیدند کسی که زنش حائض است چه بهرهاي از او میتواند )
به برد حضرت فرمود همه چیز جز همان موضع معین.
3) در کافی از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت شده که فرمودند مدت حیض از سه روز کمتر و از ده روز بیشتر نمیباشد و )
پنج چیز بر او حرام است.
-1 روزه گرفتن.
-2 نماز خواندن.
-3 خواندن سورههاي سجده.
-4 توقف در مساجد. ص: 158
-5 مقاربت شوهرش با او.
4) ابن بابویه بسند خود از زراره روایت نموده گفت از حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام سؤال کردم که شخص جنب و حائض )
میتواند قرآن بخواند یا نه؟ حضرت فرمودند بغیر از سورههاي سجده بأسی بر تلاوت او نیست زیرا در هر حال نباید از یاد خدا غفلت
نموده و پیوسته بیاد خدا باشید.
5) در کافی از حضرت صادق علیه السّلام ذیل آیه إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ روایت شده که فرمودند: مردم با پنبه و )
سنگ خود را پاك میکردند سپس طهارت گرفتن و شستشو با آب معمول گردید و آن خوي نیکی است و پیغمبر خود چنان کرد و
بدان فرمان داد و این آیه نازل شد: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ.
6) در وسائل بسند خود از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت نموده که فرمودند جنب و حائض نمیتواند در مسجد بنشیند ولی )
میتواند عبور کند بجز مسجد الحرام و مسجد پیغمبر در مدینه که راه رفتن و عبور کردن نیز جایز نیست.
7) در کافی ذیل آیه وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ روایت کرده که آن حضرت فرمودند اگر بر شوهر شهوت غلبه نمود و از همسرش )
خون حیض قطع شده ولی هنوز غسل نکرده نزدیکی با آن پس از شستشوئی محل بلا مانع است.
7) در کافی از ابو بصیر روایت شده که گفت از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام پرسیدم چطور است که شخص با عیال خود )
از دبرش نزدیکی کند حضرت آن را ناخوش داشت و فرمود از این عمل بپرهیزید و فرمود معناي فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ این است
که هر ساعتی خواستید با عیال خودتان مجامعت نمائید.
8) از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله روایت شده که فرمودند: وقتی که انسان میمیرد ص: )
159
برنامه عمل وي نیز پایان مییابد و دیگر نمیتواند براي خود پساندازي تهیه نماید مگر بوسیله سه چیز که بعد از مرگ هم براي
شخص نتیجه خواهد داد.
-1 صدقه جاریه.
-2 آثار علمی مانند تألیف کتاب و پرورش شاگرد و فرزندان صالح.
-3 آثار خیري که در منافع اجتماعی بکار برده شود مانند مسجد و بیمارستان و مانند آن.
تجزیه و ترکیب .... ص : 159
قوله تعالی وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ کلمه نکاح اسم است براي عقد و آمیزش با زن بعضی گفتهاند کلمه نکاح حقیقتا
صفحه 90 از 274
بمعناي آمیزش و مجازا بمعناي عقد میباشد این معنا سزاوارتر است زیرا اکثر علماء فرمودهاند مجاز از اشتراك بهتر میباشد.
کلمه یؤمن بوسیله ان ناصبه که بعد از کلمه حتی در تقدیر میباشد محلا منصوب است و استثناء با کلمه حتی دوام نهی را میرساند تا
آنکه مشرکات بجاذبه ایمانی خود بتوحید گرایند.
-« و لو اعجبتکم امۀ مشرکۀ لأمۀ مؤمنۀ خیر منها » جواب کلمه وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ محذوف میباشد و اصل جمله باین صورت درمیآید
اولئک اشاره بمشرکات و مشرکین است. ص: 160
قوله فاعتزلوا النساء فی المحیض تفریع به قل هو اذي و تصریح فی المحیض بجاي اضمار مشعر بحصر در حالت یا محل حیض و
حکمت آن است.
و لا تقربوهن تأکید و توضیح امر فاعتزلوا و حتی یطهرن بیان منتهاي این امر و نهی میباشد.
قوله تعالی فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ- فاتوهن امر ارشادي من حیث امرکم اللّه هدایت در جهت امر تکوین است.
قوله تعالی نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ اضافه نساء به ضمیر جمع مخاطب و تکرار آن اشعار به تعریف و شناخت زن در جهت اضافه به مرد
و تولید دارد نه از جهات مواهب انسانی یا غرائز حیوانی.
قوله تعالی وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ- و قدموا خطاب بمؤمنین و عطف به اتوا حرثکم است متعلّق قدموا ذکر نشده تا شامل شود هر چه را
که بوسیله حرث انسانی تقدیم میشود و ذخیره خیر و بقاء میگردد.
ص: